خوشگلم،اوايل ارديبهشت براي اولين بار اسمتو يه جايي نوشتم ( در مهد محل كارم ثبت نامت كردم) البته با ناراحتي.چون دوست نداشتم به اين زوديا بري مهد. ولي چاره اي نيست . دو ماه، پيش مادر جون بودي خيلي خيالم راحت بود ولي مادر جون هر از گاهي ميره اصفهان، اونوقت تو رو بايد چكار ميكردم. مي خوام به مربياي مهدت عادت كني براي روز مبادا البته اين سه هفته گذشته روي هم يك هفته رفتي مهد. هه هه هه مادر جون هر روز ميگه امروز پيش من باشه فردا ببرش مهد. ولي فردا هم همينو ميگه آخه!!!!! مربيت ميگه غير از 2 روز اول كه نا آروم بودي، بقيه روزها دس دسي ميكرديو مي خنديدي. يه روز هم مربيت گفت كه موهاي 2 تا از بچه ها را كشيدي.تو دلم كلي ذوق كردم.( بد جنسي ) دوست...