بارانباران، تا این لحظه: 13 سال و 7 ماه و 17 روز سن داره

باران یعنی زندگی

سفر به شیراز

نازنازی مامان چند روز پیش واسه اولین بار سه نفری رفتیم شیراز. سفر کوتاهی بود. به دلایلی به من نه تنها خوش نگذشت بلکه... قسمت خوب ماجرا رفتن به خونه عمو مهدی و زهرا خانم بود. یک روز هم باهاشون رفتیم تخت جمشید.اونجا عکس هم گرفتیم . مامان و بابا هم اسب سواری کردند. خیلی خوب بود. میدونی من همیشه دلم می خواسته که یک اسب سفید و خوش استیل داشته باشم. شاید یه روز بیاد که واسه شما بخرم. البته اگه دوست داشته باشی. وقتی هم برگشتیم بوشهر، خاله شیما یک غذای خوشمزه درست کرده بود. عمو بهروز زحمت کشید آورد و ما هم سریع زدیمش تو رگ. این هم عکس باران خوشگله در حافظیه و تخت جمشید:( عکس ها آپلود نمیشه)       ...
7 مرداد 1390
1